‌XXXXXXXXورود تازی ممنوعXXXXXXXX

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است(داریوش بزرگ)

‌XXXXXXXXورود تازی ممنوعXXXXXXXX

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است(داریوش بزرگ)

من کوروش هستم- شاه هخامنشی

جمله بالا- کتیبه ای است به خط میخی پارسی که درکاخهای عمومی و خصوصی کوروش در پاسارکاد یافت شده است. واز اثار با فروشکوه وشگفت اورکشور باستانی ایرانکاخ هایی است که شاهنشاهان هخامنشی در پاسارگارد وتخت جمشید از سنگهای گران صیقلی بطرز کم نظیری بر پا نموده اند.

اما اینک سخن ما از کوروش هخامنشی است –مردی که در تورات ازاوبه نام مسیح و مرد خدا چنین یاد شده است : " خداوند بمسیح خویش یعنی کوروش می‌گوید: من دست راست او را گرفتم تا بحضور وی امت ها را مغلوب سازم- و کمرهای پادشاهان را بگشایم تا درها رابر روی وی باز کنم- ودروازه ها بر روی او دیگر بسته نشود- ویهوه در پیش تو خواهد خرامید و جایهای نا هموار را – هموار سازم ودرهای برنجین را شکسته پشت بند های آهنین را خواهم برید و گنج های تاریک و خزاین پنهان را به تو خواهم بخشید- تا بدانی که من یهوه هستم و غیر از من خدایی نیست ( کتاب اشعیا باب 45

و در قران مجید در سوره کهف ایاتی راجع به ذوالقرنین امده است – که طبق تاکید اکثر پزوهشگران- مقصود کوروش شاه بزرگ- بوده است و اصولا ذوالقرنین بمعنی قوچ دو شاخ است – و چنانکه در فصل هشتم کتاب دانیال پیامبر- مراد از قوچ دو شاخ – اتحاد دو دولت پارس و ماد بوده است و اشاره به ظهور کوروش دارد که با اتحاد پارس و ماد – جهان متمدن انروز را به تسخیر خود در اورد وهم چنین تصویر کوروش هخامنشی در کاخ پاسارگارد که به‌صورت مردی بالدار-با دو شاخ افقی و تاج مشعلواربر سر بنظر می‌رسد . ودر قران کریم ذوالقرنین را مردی خدا شناس ونیکوکار معرفی کرده است .

کوروش بسیار بی آلایش و پاک نزاد بود و در رفتار آزاده و با القاب و عناوین شدیدا مخالفت می ورزید- ولی به‌علت عطوفت و پاکدلی و مهربانی این شاه بزرگ هخامنشی- ایرانیان کوروش را پدر – یونانیان او را سرور و قانونگذار و یهود یان وی را مسیح پروردگار و برگزیده خداوند می دانستند . من برای صلح کوشید م –من برده داری را بر انداختم وبه بد بختی آنان پایان بخشیدم

این جمله بر گرفته از نخستین منشور صلح و آزادی و حقوق بشر در جهان است که به وسیله یک پادشاه ایرانی سروده شده و اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشود – این استوانه گل نوشته منشور کوروش نام دارد و چنین ادامه می یابد :

اعلا م می‌کنم تا روزی که زنده هستم و اهورا مزدا پادشاهی را به من ارمغا ن می‌کند – کیش و آیین و

باورهای مردمانی را که من پادشاه آنان هستم گرامی بدارم و نگذارم فرما نروایان و زیر دستان من

کیش و آیین و د ین و روش مردمان دیگر را پست بدارند و یا آنها را بیازارند .

در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به پادشاهی بپذ یرد یا نپذ یزد .

من اعلا م میکنم که هر کس آزاد است هر دین و آیینی را که میل دارد برگزیند

و هر جا می‌خواهد سکوت کند و هر کسب و کاری را که میخواهد انتخاب کند

تنها به شرطی که حق کسی را پایمال نسازد .

تا روزی که من زنده هستم نخواهم گذاشت مردا ن و زنا ن را به نام برده و کنیز یا نام هایدیگر بفروشند .

برگرفته از : 1- ایران در عهد باستان . تالیف د کتر محمد جواد مشکور

2-

فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی تالیف رلف نار من شارپ

«

«

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد