نبرد سورس نبرد اردشیر اول ساسانی با رومیان
_ نبرد هرمزدگان نبرد اردشیر پاپکان و اردوان پنجم سقوط سلسله اشکانیان
_ نبردهای اردشیر پاپکان جهت بست امپراطوری ساسانی
_ نبرد شاپور اول ساسانی با والرین امپراطور روم
_ نبرد بلخ و استفاده بهرام چوبین از نوعی موشک علیه خاقان بلخ
_ نبرد شاپور سوم معروف به ذوالاکتاف با اعراب
_ نبرد شاپور سوم ساسانی انتقام فتوحات اسکندر مقدونی
_ نبرد هراکلیوس نبرد خسرو پرویز با رومیان
_ نبردقسطنطنیه نبرد خسرو پرویز با رومیان
_ نبرد پل ( جسر ) اولین نبرد یزدگرد سوم پادشاه ساسانی با اعراب
_ نبرد زنجیر اولین جنگ اعراب با یزدگرد سوم ساسانی
_ نبرد اولیس دومین جنگ اعراب با یزدگرد سوم ساسانی
_ نبرد بوایب سومین نبرد یزدگرد سوم پادشاه ساسانی با اعراب
_ نبرد قادسیه چهارمین نبرد یزدگرد سوم پادشاه ساسانی با اعراب
_ نبرد مدائن پنجمین نبرد یزدگرد سوم پادشاه ساسانی با اعراب
_ نبرد نهاوند آخرین نبرد یزدگرد سوم پادشاه ساسانی با اعراب
دشمن خارجی:دولت بیزانس که در بخش شرقیِ تصرفهای خود، با دولتی توانمند مانند ساسانیان سروکار داشت و آن را نیرومندترین دشمن خود میدانست، گرفتاریهای زیادی هم در غرب و هم در شمال تصرفهایِ خود، به خصوص در اروپا داشت. این گرفتاریها، مانع از آن میشد که بیزانس همه نگاهِ خود را صرف مرزهای شرقیِ خود کند و به همین سبب، دستگاه ساسانی، مانند دستگاه اشکانی، توانسته بود پایتختِ خود (تیسفون) را، در کنار رودِ دجله قرار دهد و از نزدیک بودنِ پایتختاش به مرزهای دشمن، بیمی نداشته باشد. دولت ساسانی هم در شرق، و هم در شمالِ مرزهای خود، گرفتاریهای زیاد داشت که گاهی به میزان خطرناک و تهدید کنندهای میرسید. بدین گونه ---------- خارجیِ دستگاه ساسانی، یکسره در رابطه با شرق و غرب خلاصه میشد. اما دستگاه ساسانی در این زمان، خود را به اندازه کافی نیرومند نشان داد و توانست ایرانشهر را از آسیبهای ویرانگر و خطرآفرین دور نگه دارد و در داخل کشور، برای مردم ایران، زندگی مرفه همراه با امنیت تامین کند.
شرح یک صلحنامهٔ ایران و روم (۳۵۶ میلادی)موسونیانوس سردار رومی در خواست صلح کرد. شاپور اوّل برای او چنین نوشت: "شـاپور، شاه شاهان، برادر مهر و ماه و همتای ستارگان به برادر خود کنستانتیوس سلام میرساند و خوش وقت است از این که امپراتور در اثر کسب تجربه به راه راست باز گشتهاست. نیاکان من قلمرو خود را تا رود استریمونو حدود مقدونیه گسترش داده بودند. من در جلال و عظمت و فضیلت بر همهٔ نیاکانم برتری داشتم و وظیفهٔ خود میدانم که ارمنستان و بین النهرین را که به حیله و تزویر از نیاکانم به در کردند، باز ستانم. این سرزمینهای کوچک را که تنها موجب نفاق و خونریزی است، به من باز پس دهید؛ و به شما میگویم که اگر سفیر من بدون پاسخ مثبت باز گردد، پس از انقض