‌XXXXXXXXورود تازی ممنوعXXXXXXXX

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است(داریوش بزرگ)

‌XXXXXXXXورود تازی ممنوعXXXXXXXX

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است(داریوش بزرگ)

دیااکو

 هرودوت تاریخ نویس یونانی می گوید :: دیااکو پسر فرورتیش چنان آوازه ای در حسن دادخواهی داشت که ابتدا اهالی روستایی که در آن» زندگی می کردند و سپس همه افراد قبیله اش برای رفع دعواهایشان ؛ به او مراجعه می کردند . وی چون قدرت خویش را دریافت  شایعه در افکند که بخاطر بازماندن از کارهای خصوصی خود نمی تواند تمام اوقاتش را به داوری میان افراد صرف کند . از این رو از کار داوری کناره گرفت . به دنبال این اقدام دزدی و بی نظمی آغاز گردید . روئسای طوایف و قبایل ماد دور هم گرد آمدند که چه کنیم که دیگر داوری چون دیوکس ( دیااکو ) بر ما داوری نخواهد کرد و هر روز دزدان و غارتگران بر ما هجوم می آورند و از مجازات عمل نمی ترسند ؛ پس از شوری که کردند به این نتیجه رسیدند که از دیوکس ( دیااکو ) بخواهند تا به عنوان شاه (((( قبلش خودم فکر کنم به عنوان قاضی مواجب بگیر البته این نظر خودمه چون عقلانی تره !!! شایدم یه راست به عنوان شاه ))) به آنها حکومت کند و جلو این دزدان و غارتگران را بگیرد پس به منزل وی رفته و تقاضایشان را با او در میان گذاردند . دیوکس هم که دقیقا همین انتظار را داشت گفت من برای قبول این کار چند شرط دارم که باید عملی کنید . اول اینکه برایم قصری بسازید و برایم سربازانی محیا سازید تا از من حمایت و پاسداری کنند . این شروط را روسای قبایل قبول کردند و دیوکس ( دیااکو )‌ از این تاریخ به بعد شاه مادها شد . اولین اقدام شاه جدید فراهم آوردن نگهبانانی برای خود و سپس ساختن پایتخت بود . وی برای این منظور همدان را که یونانی ها اکباتانه میگویند جهت پایتخت برگزید . البته دیوکس ( دیااکو‌ ) از قرار معلوم این شهر را بنا نکرد زیرا این شهر در کتیبه تیگلات پلسر اول تخت عنوان امدانه ذکر شده است . اما پادشاه ماد بر جمعیت آن افزود ؛ نام هگمتانه  به معنی جای اجتماع می باشد و ظاهرا بدان اشاره دارد که طوایف مادی که در گذشته پراکنده بودند ؛ به گونه ای متراکم در آنجا جمع شدند . شهر جدید احتمالا از روی نمونه شهرهای جلگه ای بنا گردید . این شهر بر روی تپه ای ساخته شده و هفت دیوار تو در تو داشت که دیوارهای درونی به ترتیب مشرف بر دیوارهای بیرونی بودند ؛ بطوری که درونی ترین دیوار از بقیه دیوارها بلند تر بود . قصر پادشاه که خزاین او در آنجا نگهداری می شد ؛ درون هفتمین دیوار واقع شده بود . این دیوار کهدرونی ترین دیوار هفتگانه به شمار می رفت ؛ کنگره های زرگون داشت و حال آنکه دیوارهای دیگر مانند برج بیروس نیمرود رنگهای روشن داشتند . این کنگره ها و بویژه رنگ های آن در نزد بابلیان نمادهای خورشید و ماه و سیارات بودند اما در نزد مادها این گونه رنگ آمیزی صرفا وام گیری هنری بوده . دیوکس ( دیااکو ) ؛ در این کاخ مراسمی برای بار نیز مقرر می داشت که احتمالا به تقلید از دستگاههای آشور بوده است . در این کاخ کسی نمی توانست با شاه روبرو شود و دادخواست ها را پیامگذاران به شاه می دادند . بدین منظور این آیین تشریفات وضع شده بود تا با دشوار کردن دسترسی به پادشاه ترس و اخترام در دل مردم القا کنند (( ببینید این دیوکس چه مخی بوده عقلش چقدر کار می کرده . ۳۰۰۰ سال پیش واسه اینکه کاری کنه که مردم علیهش قیام نکنند و هر کسی فکر نکنه که این تا دیروز آدم عادی بود امروز هم هست نمی زاشت کسی ببینش که مردم فکر کنن این از اون آدم های مهمه و ما آدم عادی هستیم پس حرف اون درسته خدایی دمش گرم به این می گن مغزه متفکر )) .دیوکس ( دیااکو ) در مدت پنجاه و سه سال پادشاهی ( ۶۵۵ - ۷۰۸ ق . م ) فرصت آن را داشت که قبایل ماد را که تا آن زمان پراکنده بودند متحد سازد و به ملیت واحدی مبدل کند . اگر او همان دیااکویی نباشد که در کتیبه های آشوری از آن نام رفته لا اقل این خوش اقبالی را داشته که آشوریان به وی نپرداختند ( نجنگیدن ) زیرا سناخریب در جنگ بابل  و ایلام  ( سوزیانا )‌ آن قدر گرفتار بودند که دیگر مجال اندیشیدن به کوههای بلند و صعب العبور کردستان را نداشتند و تنها خطری که از جانب آشور ؛ مادها را تهدید می کرد ؛ اعزام نیروی آشوری یه اللیپی یعنی کرمانشاه کنونی بوده است . بقیه نقاط کشور همچنان در سکون و آرامش بود و خراجش را به صورتی منظم می پرداخت بطوری که آشوریان هیچ بهانه ای برای مداخله نیافتند .

طاق سنگی شیرین و فرهاد

طاق سنگی شیرین و فرهاد واقع در شهرستان ایوان از مهمترین آثار تاریخی و جالب توجه برای گردشگران استان ایلام است.شهرستان ایوان غرب در موقعیت جغرافیایی 46.19 طول شرقی و 35.59 عرض شمالی در غرب کشور و در شمال غربی استان ایلام واقع شده که متوسط ارتفاع آن از سطح دریا هزار و 170 متر است.این منطقه از شمال به گیلان غرب کرمانشاه، از جنوب به بخش چوار، از شرق به شیروان چرداول واز غرب به کشور عراق منتهی ومحدود می شود .این شهرستان دارای دو بخش مرکزی و زرنه است.بخشی از حوزه استحفاظی این شهرستان در دشتی واقع شده و از هر طرف محصور در ارتفاعات بوده که طول تقریبی این دشت 36 کیلومتر و عرض آن بین سه تا شش کیلومتر است.باتوجه به کوهستانی بودن منطقه، آب وهوای آن معتدل و هرساله بارندگی قابل ملاحظه ای به همراه دارد.همانطور که عنوان شد ایوان محصور در ارتفاعات بوده که مهمترین آنها شامل کوه مانشت در شرق، کوه بانکول در شمال، کوه شیره زول در جنوب وکوه کاتوره در جنوب شرقی است.رودخانه کنگیر(Cangir) تنها رودخانه دائم و پر آب منطقه بوده که از چشمه سراب بازان سرچشمه گرفته و پس از گذشتن از دشت ایوان به طرف سومار جریان داشته و پس از آن وارد خاک عراق می شود.بدلیل موقعیت ویژه و اهمیت این رودخانه در دشت ایوان بیشتر استقرارهای تاریخی در این دشت در حاشیه آن بوجود آمده اند بصورتی که در حال حاضر نیز شهر ایوان و مراکز بخش و اکثر روستاها در این مسیر قرار گرفته اند. خانم فریا استارک در هنگام ورودش به ایوان در توصیف این رودخانه در سفرنامه خود آورده است "... رودخانه کنگیر از زیر انبوهی از نی های بلند شده بوده، که بلندی نی ها از مرد اسب سواری که کنارشان قرار می گرفت بیشتر بود..."از مهمترین آثار تاریخی و جلب توجه گردشگران استان ایلام طاق سنگی شیرین و فرهاد واقع در شهرستان است چراکه نمادی از فراهم کردن آسایش عاشق برای معشوق است.محل وقوع اثر، مکانی است که در گویشهای محلی نیز به همین نام خوانده می شود. بدین معنی که نام و نماد طاق معرف منطقه بوده، به صورتی که محل بنام طاق شیرین و فرهاد یا طاق شیرین و فرهاد کوشک خوانده می شود.طبق روایات که به صورت سینه به سینه نزد مردم محل نقل می شود بنای طاق در موقع گذر شیرین و فرهاد از این منطقه جهت استراحت بنا شد و نقل است که فرهاد در کمتر از یک نیم روز به جهت آسایش شیرین مبادرت به ساخت بنای مذکور می کند. به همین دلیل اکثر مردم محل بخصوص ریش سفیدان این بنا را با نام طاق شیرین می خوانند.

 

این بنا در پای دامنه شرقی ارتفاعات صخره ای از نوع سنگهای لاشه ای قرار گرفت که به علت قرارگیری در مسیر فرسایش صخره های متلاشی شده، مدام در معرض مدفون شدن قرار داشته است.این اثر تاریخی در محدوده منابع طبیعی و در منطقه گرمسیری ایوان قرار داشته که هنوز هم عشایر کوچ رو از آن به عنوان منطقه قشلاقی استفاده می کنند.نوع پوشش گیاهی منطقه مرتع و نوع بافت خاک مکان و زمین پیرامون آن، شنی سنگلاخی است.مالکیت بنا دولتی و در پلاک 28 اصلی منابع طبیعی قرار گرفته است. نزدیکترین محل سکونت به آن ــ جدا از منطقه نظامی ارتش در بخش شرقی تنگه ــ روستاهای ویله و چهل زرعی در 5 و 7 کیلومتری در شمال شرقی آن و در ابتدای تنگه کوشک است.این بنای تاریخی که با نام طاق شیرین و فرهاد خوانده می شود از نوع طاقهای سنگی است و رو به جنوب شرقی بر پای دامنه کوه قرار گرفته که به علت قرارگیری در مسیر فرسایش صخره های متلاشی شده در زیر تلنباری از خاک و شن مدفون شده بود که در اولین فصل مرمت بنا در 1379 طی برنامه ای پژوهشی و مرمتی از زیر خاک بیرون آورده شد.اساس این بنا را طاقی سنگی با پلانی مربع شامل شده که اطلاق نام طاق به این بنا، عبارت از یک اتاقک نیمه زیر زمینی است که به طول 320 سانتی متر و عرض 290 سانتی متر و ارتفاع 220 سانتی متر از کف طاق ساخته شده است.مصالح ساخت این بنا را تماما سنگهای حجیم تراش خورده تشکیل داده که به صورت خشکه چین و بدون ملاط و به صورت رج رج بر روی هم قرار داده اند. برش دادن تپه نیز بخاطر وضعیت ساخت بنا و عدم ریزش آن بوده است.بنای طاق در فضای داخلی کاملا یکنواخت، ساده و بدون هرگونه تزئینی بوده است. در سطح داخلی بنا در حال حاضر کفی موجود نیست فقط در بخش نعل درگاهی پوششی از سنگهای تخت لاشه ای از جنس صخره های بالادست بنا پوشیده شده است.

آنچه که در این بنا قابل توجه بوده و عظمت آن را دوچندان می کند و شیوه معماری آن را منحصر به فرد کرده است، تغییر حالت پشت بام طاق از هلالی به حالت مسطح و یکنواخت بوده که این مهم معماری بنا را خیره کننده کرده است.پشت بام پلکانی بنا قبل از خاکبرداری آن، در زیر لایه هایی از خاک و شن کاملاً مدفون بود که پس از خاکبرداری و پاکسازی این قسمت، بخش ناچیز ولی در عین حال با اهمیت شامل سه قطعه سنگ در دو ردیف ( سنگهای رج ائل ودوم پشت بام) بدست آمد که با الگو گرفتن از این قسمت باقیمانده و بررسی دقیق سنگهای جمع آوری شده در حین خاکبرداری، دیگربخشهای پشت بام باز خوانی و احیاء شدند.منطقه ایوان به جهت شرایط بهینه زیست محیطی، کوهستانی بودن منطقه و مراتع بسیار و سهولت در دسترسی به دشت و کوهستان و وجود رودخانه های بسیار در جای جای آن بخصوص رودخانه عظیم و پر آب کنگیر جاری در دشت ایوان در طول دوران تاریخی استقرارهای موقت و دائم بسیاری را در خود جای داده است. بنای طاق شیرین وفرهاد نیز یکی از این بناهای منحصر به فرد بوده که در منطقه کوهستانی ایواان به جهت موقعیت استراتژیک منطقه احداث گردیده است. این بنا در نوع خود بی نظیر بوده و تفاوت در نوع ساخت آن نسبت به دیگر بناهای مشابه قابل توجه می باشد.با توجه به شیوه معماری و نوع ساخت بنا و قابل مقایسه بودن با بناهای سنگی همگون مطالعه شده بخصوص در غرب کشور که در مسیر راهها و گذرگاههای باستانی ساخته شده اند (پاطاق کرمانشاه و...) قرارگرفتن بنا در تنگه کوشک یکی ازراههای فرعی ومیانبر باستانی که با کشورعراق در ارتباط بوده و سهولت درایاب وذهاب ووجود دوپل تاریخی در مسیر یاد شده، می توان به استناد به این مدارک نتیجه گرفت که بنای مذکور در دوران تاریخی بعنوان یک بنای بین راهی با کاربری خاص ساخته شده است که با انجام مطالعات تکمیلی در آن، می توان به جایگاه بنا و نحوه ارتباط راههای اصلی و فرعی در این دوران، دست یافت.

پل تاریخی گاومیشان

پل تاریخی "گاومیشان" واقع در شهرستان دره شهر یکی از قدیمی ترین پلهای تاریخی کشور متعلق به دوران ساسانی است که بخشی از تاریخ کهن این شهرستان را نمایان می کند. مورخان در مطالعه تاریخ کهن شهرستان دره شهر، این شهرستان را اولین شهر دوران ساسانیان نامیده اند.این شهرستان با آثار تاریخی متعدد مانند ماداکتو، آتشکده های تاریخی متعدد، پل گاومیشان و آثار تاریخی دیگر یکی از شهرهای قدیمی و تاریخی کشور محسوب می شود.یکی از آثار تاریخی این شهرستان که همیشه در این شهرستان و کشور بیشتر مورد توجه بوده است و دارای ویژگیهای خاص پل سازی در دوران تاریخی کشور است "پل تاریخی گاومیشان" است که در این شهرستان است و بخشی از تاریخ و قدمت این شهرستان بر روی این پل نمایان شده است.پل تاریخی و زیبای گاومیشان که بقای آن متعلق به دوران ساسانی است بر روی رودخانه "سیمره" پس از تلاقی با رودخانه کشکان ساخته شده است و بر اساس  نظریات مختلف وجه تسمیه نام این پل بر گرفته از "گومیشه" یعنی محل پرورش گاو است.اما بعضی از مورخان تاریخ مانند "سراورل استین" نام این پل را "گاماسا" می دانند ("گاماسا" از دو کلمه"گا" یعنی گاو و "ماس" به معنی ماهی تشکیل شده است.)قوس های جناقی آجری و سایر تعمیرات سنگی و نمای فعلی پل بیانگر مرمت این پل در دوران بعد به خصوص دوران اتابک لر کوچک است.پل تاریخی گاومیشان از پنج چشمه بزرگ تشکیل شده است که در حال حاضر فقط یکی از این چشمه ها سالم است و ارتباط چشمه ها با مسیر حرکت آب و طغیان آن محرز است.

این پل بسیار فنی و پیچیده ساخته شده است به طوری که رقیبی جدی برای پلهای مهم بشمار می رود.پایه ها و تکیه گاههای اصلی پل مدور و قطور است و مصالح آن از سنگهای مکعبی بزرگ و تراشیده در ابعاد مساوی است که به صورت  "رگ چین" به روی هم چیده شده اند و پایه اصلی پل را به وجود آورده است.داخل پایه ها نیز از قلوه سنگ و ملاط گچ پر شده و مصالح پل سنگ و ملاط گچ و در سقف تاقها از آجر است که همگی در پیچیدگی این پل نقش دارند.تاقهای جناغی، دالانها و راهروها همگی از آجرهایی به ابعاد 20 در 25 سانتی متر ساخته شده است و نمای این پل تاقچه های مسدود و باز و موج شکن هایی دارد که به وسیله راهروها با چند پل به هم متصل می شوند که این نیز حتی در دوران کنونی بسیار مهندسی شده به نظر می رسد.وجود پله ها در میان دالان ستون میانی، بیانگر این امر است که این پل فقط یک پل ارتباطی نبوده بلکه راهروهای داخل و پلکان نشان از این دارد که کاروانها از این پل به عنوان سرپناه به هنگام عبور استفاده می کردند و چه بسا شبها که در دل این دالانها کاروانیان به صبح رسانده اند.یکی از مورخان تاریخ بنام سرهنری راولینسون در سفرنامه خود درباره این پل می نویسد: "پلی که هم اکنون بر روی سیمره  (دره شهر فعلی) قرار دارد یکی از بهترین پلهای ایران است که حسین خان بزرگ (والی بزرگ و معروف ایلام و لرستان) به سال 1008 هجری قمری این پل را تعمیر کرده است".به اعتقاد مورخان این پل در سال 1334 هجری قمری بر اثر زلزله از بین رفته است.پل تاریخی گاومیشان در سال  1377 به شماره 2222 توسط سازمان میراث فرهنگی کشور در آثار ملی کشور ثبت شده است.

 

رفتار جوانمردانه کوروش با اسیران


آنچه از محتوای کتیبه‌های شاهان آشور و بابل مانده، نشان می‌دهد آنان به هر جا لشکر می‌کشیدند، در آن منطقه کشتار و ویرانی می‌کردند تا به آن جا که به گفته خود این شاهان، حتی حیوانات منطقه را می‌کشتند.
جوانمردترین شاه تاریخ جهان، کورش کبیر، وقتی هگمتانه (همدان امروزی)، پایتخت ماد، را فتح کرد و بر پدربزرگ خود، ایشتوویگو، در سال 553 ق.م، چیره شد، با بزرگان ماد خوشرفتاری کرد چنان که بسیاری از آنان همکاری با شاه جدید را پذیرفتند.
او بر خلاف بیشتر شاهان ایشتوویگو را نکشت و اجازه داد او زندگی شاهوار خویش را حفظ کند.
در همین دوران، کرسوس، پادشاه لیدی، که به پیروی از سرمشق پیشینیان خود به بسط قلمرواش از سمت شرق تمایل داشت، فرصت را غنیمت شمرد و به بهانه گرفتن انتقام شوهر خواهر خود، ایشتوویگو و به امید سرنگون کردن کورش و قدرت پارس‌ها به کاپادوکیه لشکر کشید.
کورش به ناچار راهی مقابله با کرسوس شد. در این هنگام، نیروهای جنگجوی قبایل آسیای مرکزی نیز به کورش پیوسته بودند و کورش بسیار تقویت شده بود. کورش همان طور که با سپاهش پیش می‌رفت، به هر جا می‌رسید، مردان منطقه به سپاه او می‌پیوستند تا سرانجام با سپاهیان بی‌شماری با کرسوس روبه‌رو شد. او پیش از جنگ پیامی برای کرسوس فرستاد که می‌تواند از جنگ صرف نظر کند و در مقام شهربان (خشثره‌پانه) لیدیه انجام وظیفه کند.
کرسوس از برتری قدرت نظامی خود اطمینان داشت، از طرفی، خوابی دیده بود که خوابگزار آن را چنین تعبیر کرد: «اگر با پارس‌ها در افتد، مملکت بزرگی را نابود خواهد کرد.»
کرسوس با فرض بر این که آن مملکت پارس است و پیروزی با اوست، با کورش وارد جنگ شد. اما تاریخ به او نشان داد که این مملکت لیدیه بوده است.
با همه این احوال، کورش پس از چیره شدن بر کرسوس، او را نکشت و به جای این کار، به کرسوس تفقد کرد و یکی از شهرهای ماد را به تیول به او داد. درآمد این شهر به پادشاه مغلوب امکان داد تا شیوه زندگی شاهوارش را حفظ کند. به این ترتیب، کرسوس در زمره اطرافیان کورش و بعدها یکی از دوستان نزدیک وی درآمد.
همین رفتار جوانمردانه را در نبردهای دیگر نیز می‌بینیم که شاید شاخص‌ترین نمونه آن، فتح بابل و غلبه کورش بر نبونیدس باشد.
در این جنگ، نبونیدوس اسیر شد ولی به مرگ محکوم نشد. کورش پس از به دست آوردن پیروزی، با مردم منطقه کاری نداشت. او هر جا را فتح کرد، نه کشتاری کرد و نه غارتی.
غالبا پادشاهان مغلوب را به عنوان شهربان همان ناحیه منصوب می‌کرد و آن ناحیه را ضمیمه ایران می‌ساخت.
به جز نیونیدس که شاه محبوبی نبود. او به اعتقادات مردم خود اهانت کرده بود، یهودیان را به اسارت درآورده بود، بر رعایای خود بیداد روا داشته و به شهر خود پیوسته زیان می‌رساند و با یوغی بی‌رحمانه همه را خرد می‌کرد. کورش مردم بابل را از بیداد این پادشاه بیدادگر رهانید و به آنان آزادی بخشید و آنان را در اعتقادات و اجرای مراسم آیینی خود آزاد گذاشت.

روزی که تخت جمشید پایتخت ایران شد


27 فروردین روزی که تخت جمشید پایتخت ایران شد مبارک باد.16 آوریل سال 465 پیش از میلاد رسما اعلام شد که تخت جمشید (مورخان یونان باستان آن را در جهان به «پرسپولیس» معروف ساخته اند) پایتخت اول ایران (شاه نشین) خواهد بود. ساختن شهر، کاخ شاه و تالارهای پذیرایی آن 51 سال طول کشیده بود. نوروز سال 465 پیش از میلاد در تخت جمشید برگزار شده بود، ولی در این روز (27 روز پس از نوروز) مراسم پایتخت شدن تخت جمشید برگزار شده بود، زیرا اهمیت روز ملی ایرانیان چنان بوده است که نباید حتی با پایتخت اعلام شدن یک شهر مخلوط می شد. طرح ساختن تخت جمشید از داریوش بزرگ است.

در همین روز (با احتساب و تطبیق تقویم هامصادف با 16 آوریل) همچنین اعلام شد که «شوش» همچنان پایتخت اداری ایران و محل ادارات دولتی خواهد بود که در فصل گرما، کارمندان می توانند به شهر همدان بروند و در آنجا انجام وظیفه کنند. ممکن است شاه نیز زمستان را در آنجا (شوش) باشد. به همین سبب مورخان یونانی، ایران را، کشوری دارای سه پایتخت، نوشته اند. ساختمان تخت جمشید که توسط اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد از نظر وسعت و هنر معماری و فن مهندسی مهمترین عمارت پیش از میلاد و نماد تمدن بشر عهد باستان و نشانه عظمت ایران و ایرانی است و هویت ملی ما بشمار می رود.